بررسی نظریات لوفور در باب شهر و فضا
هانری لوفور متولد 1901 در پیرنه ی فرانسه، جامعه شناس و فیلسوف، بر بسیاری مباحث جغرافیا، جامعه شناسی و اقتصاد در قرن بیستم تاثیرگذار بود. او سهم مهمی را در مباحث جامعه شناسی هنر، پساساختارگرایی، اگزیستانسیالیسم، مدرنیته و پسامدرنیته دارد و درباره اندیشمندانی مانند دکارت، پاسکال، نیچه و مهمتر از همه مارکس پژوهش های فراوانی را انجام داد. ازآنجا که دانش جامعه از مارکس ساده شده و گمراه کننده بود، لوفور یکی از معدود اندیشمندانی بود که پی به اندیشه های مارکس برد و یکی از نخستین کتاب های او نیز درباره مارکس بود.
لوفور در دهه 1920 وارد دانشگاه سوربن فرانسه شد و تلاش بر آن داشت تا تعاریف و رویکردهای جدیدی از فلسفه را ارایه دهد تا با زندگی روزمره نزدیکی بیشتری داشته باشد. پس از آن نیز شرایط زندگی اش او را بیشتر در این مسیر به پیش برد. لوفور و سایر اعضای گروهی که او در دوران دانشجویی در آن عضو شد به نام “فیلسوفان جوان” در تلاش بودند تا بر آثار هایدگر و مارکس تکیه کنند که آثارشان به تازگی در فرانسه ترجمه شده بود. این گروه در اواخر دهه 1920 وارد حزب کمونیست فرانسه شدند و تا زمان جنگ جهانی دوم، لوفور به یکی از چهره های مشهور جزب کمونیست شناخته می شد و با وجود شکافی که به دلیل جنگ جهانی در خلال حرفه اش پدید آمد، در دهه ی 30 آثاری از مارکس و هگل را ترجمه کرده و سپس در دهه ی 50 از تز دکترایش درباره جامعه شناسی روستایی دفاع کرد. لوفور مطالعات بسیاری برای درک جامعه شناسی، ماهیت شهر نشینی و تولید فضا انجام داد و چندین کتاب در این باره چاپ کرد که کتاب تولید فضا از مشهورترین این مطالعات است.
در دهه هشتاد میلادی، در زمان پست مدرنیته، مباحث مرتبط با فضا توسط لوفور مورد توجه قرار گرفت. فضا از نظر وی نه موجودیتی صرفا ابژکتیو و نه تماما سوبژکتیو را داراست، بلکه واقعیتی اجتماعی مبتنی بر مجموعه روابط و صورت بندی های اجتماعی است و در برابر تقابل دوگانه فضای واقعیت و فضای ذهن، مفهوم فضای اجتماعی را بکار می برد و بنابراین مفهوم سنتی فضا به مانند امری مادی و ثابت مورد تردید قرار می گیرد.
تحقیقات لوفور که به نظریهی تولید فضا منجر شد، نتیجهی دورهای طولانی از تحقیقات وی بر روی مدرنیته بود که به اولویت فضا به عنوان مقولهای اصلی در فهم کاپیتالیسم منجر شد که در کتاب تولید فضا، آن را مطرح نمود و در این پژوهش به دنبال تحلیلی انتقادی از واقعیت شهر و زندگی روزمره است.
از نظر وی فضا محصولی اجتماعی و سیاسی است و لذا فهم آن مستلزم توجه به چگونگی ساخت و مصرف اجتماعی آن دارد و این مساله نشان از اهمیت ساز و کار قدرت و روابط اجتماعی در تحلیل فضایی لوفور دارد. از آن جا که بر اساس نظریه لوفور، فضا توسط جامعه تولید می شود، بنابراین بین فضا و جامعه یک رابطه دو سویه و متقابل وجود دارد و از سویی این اجتماع است که به فضا شکل داده و آن را مطابق خواسته های خود تغییر میدهد و از سوی دیگر، ویژگی ها و امکانات فضا، نحوه بهره برداری و نوع فعالیت های انسان در آن، فضا را تعیین می کند.
دیالکتیک فضایی هانری لوفور شامل بخش های تز ، آنتیتز و سنتز است. بر اساس تز فضا فرآیندی مادی است که تعریف و تحلیل می شود و بر اساس مختصات دکارتی و قرار گرفتن اشیا در فضا، مکان جغرافیایی آن مشخص می شود. آنتیتز ، فضا را فرآیند درگیری روابط اجتماعی بین مردم و بین مردم و چیزها در فضا می داند. سنتز نیز فضای سرمایه داری تولید شده است. لذا فضا یک ابژه ، یک فرآیند و یک ابزار است که در آن و از طریق آن روابط اجتماعی و تحول فضا در پی آن صورت می گیرد.
لوفور فضا را فرایندی تولیدی میداند وآن را دارای سه روند یا سه لحظه همراه با هم میداند که آنها را سه گانه ” پرکتیس فضایی” و “بازنمایی فضا” و “فضاهای بازنمایی” می نامد. میتوان فضا را به این سه شیوه ” فضاهای برداشت شده:، “انگاشت شده” و “زیسته شده” نگریست.
از نظر وی تاریخ فضا سیر مداوم خطی را نمی پذیرد بلکه به دنبال انقطاع، گسست، مسیرهای انحرافی و تصادفی در تاریخ است. بنابراین این تحلیل عدم قطعیت، ممکن بودن و حوادث ناگهانی را بدون دستیابی به هدفی مشخص ممکن می سازد.
او فعالیت در فضا را مانند نظامی از کلمات میداند که در نقطهای معین به هم می رسند و بنابراین نظام سه بعدی او را میتوان به شرح ذیل تعریف کرد:
– پرکتیس فضایی : تولید فضای اجتماعی کرده و عمل فضایی جامعه از طریق کشف فضا آشکار میشود. این بعد، همنشینی فضای برداشت شده میان روزمرگی و واقعیت شهری یعنی راههایی مابین مجموعه مکان های جدا شده برای کار، زندگی شهری و اوقات فراغت را، در بر میگیرد و از آنجایی که این بعد در بردارنده جدایی میان مکانهایی است که آنها را به هم مرتبط ساخته، شامل ابعاد تعامل و مشارکتی است و به بعد مادی تعامل و فعالیت انسانی اشاره دارد، به عنوان مثال تعاملات روزمره در محل کار و یا در خانه در این بعد جای میگیرد.
– بازنمایی فضا : فضای مفهوم سازی شده یا فضای دانشمندان و برنامه ریزان و شهرسازان. مفاهیم در این بعد به سمت نظامی از نشانه های کلامی گرایش دارند. این مفهوم شامل بعد انتزاعی یا انگاره های تولید شده توسط طراحان و بعد فیزیکی و ابزاری یا همان کالبد شهر است. این همان حوزهای است که معمار میتواند بر رفتار مردم در فضا تاثیر بگذارد. لوفور با اینکه نمی خواهد به دام جبر زیست محیطی بیافتد ولی اشاره میکند که فرم فضا بر نحوه استفاده از فضا تاثیر دارد. به زبانی دیگر، طراحان نحوه زیستن مردم را پیشنهاد میکنند .
– فضای بازنمایی : امر مستقیما زیست شده از طریق انگاره های مربوط به آن. این بعد فضای فیزیکی را نیز پوشش داده و استفاده نهایی از ابژه ها را ممکن میکند. این بعد بیشتر در سطح گفتار حاضر میشود و در بر دارنده توصیف ها، نقشه ها، تعاریف و اطلاعات درج شده بر روی تصاویر است. فضای بازنمایی، بعدی کاملا نمادین دارد. این بعد به فرآیندی اشاره دارد که میتواند به نمادهای طبیعی، فرهنگی و. . . دلالت داشته باشد. در نظر لوفور این فضا، فضای کاربران است.
بنابراین بر اساس مطالب گفته شده، میتوان گفت که معماران و طراحان با بهره گیری از فضای ذهنی خود، فضایی را به تصویر می کشند که همان باز نمایی های فضاست و با بهرگیری از عناصر کالبدی و یا غیر کالبدی منحر به تولید فضای فیزیکی یا عمل فضایی می شوند و بدین ترتیب امکان تجربه فضای زیسته یعنی فضاهای بازنمایی را برای کاربران فراهم می کنند.
برای لوفور، شهر موجد خودآگاهی و وجود است. وی مطرح میکند که پراکسیس شهری هم زمانی و هم مکانیای است که تعاملات اجتماعی و روابط روزمره شهری را ممکن سازد. طراحان شهری نمیتوانند این پراکسیس را طراحی کنند اما میتوانند با طراحی فضاهای مناسب، راه را برای انجام آن هموار سازند. در نظر لوفور در شهرهای امروزه، مردم نیازمند ساختن محیط هایی برای خودشان، برای تفریح، تجربه آموزش، خلاقیت، زندگی اجتماعی و. . . هستند.
میشل دوسرتو با استفاده از مفهوم تولید فضای لوفور می گوید: فضا مکانی است که به عمل کشیده شده است. به عنوان مثال، خیابان، مکانی جغرافیایی و طراحی شده به وسیله برنامه ریزان شهری، زمان استفاده توسط رهگذرانی که کنشهای اجتماعی خود را در آن انجام می دهند به فضا تبدیل میشود.
لوفور با استفاده از مفهوم توليد به معناي ماركسيستي از توليد فضا سخن ميگويد. به نظر او:
«انسانها به عنوان موجوديتهاي اجتماعي، زندگي و خودآگاهي و جهان خود را توليد ميكنند. هيچ چيزي، نه در تاريخ و نه در جامعه وجود ندارد كه توليد نشده باشد».
فضاي اجتماعي نيز توليد ميشود. اين بدان معناست كه فضا به خودي خود نميتواند وجود داشته باشد. لوفور مفهوم زمان و مكان را در كنار هم و مربوط به هم برای شناسایی فضای تولید شده تعريف ميكند. فضا نشاندهندهي نظم همزمان يا واقعیتی تاريخي-اجتماعي است. او جامعه را نيز نه تنها به عنوان مجموع موجوديتهاي مادي زماني-فضايي و نه مجموع افكار يا كردارها ميداند بلكه هر دوی این عناصر را در کنار یکدیگر قرار می دهد.
به نظر او احساس تعلق و پيوستگي در يك دانش، حافظه و تجربهي بدني بدون واسطهي روزانه همانند قدم زدن در فضاها ساخته ميشوند. اعمال روزانهي به خود اختصاص دادن و باز به خود اختصاص دادن، باعث برخورد و رقابت افراد با مفهوم شهروندي هستند. لوفور بر اين باور است كه هر جامعهاي بنابر شيوهي توليدي كه استفاده ميكند، فضايي مخصوص به خود ميآفريند. لذا هر جامعهاي كردار فضايي خاصي دارد كه فضاي مخصوص آن جامعه را ميسازد و بنابراين ميتوان از توليد اجتماعي فضاها سخن به ميان آورد. فضامندي عينيت يافتگي وجوه اجتماعي است. بنابراین می باید تاثیر عوامل اجتماعی در تولید فضاها بررسی شود.
احساس تعلق به فضاي شهري از «استفاده» و «مصرف» فضا حاصل ميشود و بنابراین استفادهي روزمره از فضاي عمومي شهري قادر است که اين احساس تعلق را در همگان ايجاد كند. چنانچه دوسرتو ميگويد: فضا مكانِ کنشيافته است. خياباني كه به لحاظ هندسي توسط برنامهريزان شهري تعريف شده است، توسط عابران به فضا تبديل ميشود. اگر بپذیریم که فضاها ی ساخته شده، طي فرايندهاي فعاليت شهري و کار در حین زندگی روزمره توسط شهروندان ساخته ميشود، بنابراين اگر گروهی از مردم در زندگی اجتماعی و فعالیتهای روزمره مشارکت نکرده و یا کمتر مشارکت کنند، از توليد فضاها دور می مانند. بنابراین لازم است تا جهت داشتن شهری که همگان در آن مشارکت داشته باشند، احساس تعلق به فضاهای شهری در همه ی افراد ایجاد شود و امکانات فضاهای جمعی در بین آنان به طور مناسب توزیع شود.
منابع:
ترکمه، آیدین، 1393، درآمدی بر تولید فضای هانری لوفور، انتشارات تیسا، تهران
ژیلنتیس، آندژی (1394). فضا و نظریه اجتماعی ترجمه ی محمود شورچه، سال اول ، تهران: انتشارات پرهام نقش.
شارع پور، محمود.(1393). شهر، فضا و زندگی روزمره، چاپ اول، تهران: انتشارات تیسا.
گونواردنا، کانیشکا؛ کیفر، استفان؛ میلگرام، ریچارد؛ اشمید، کریستین(1396). فضا، تفاوت، زندگی روزمره، خوانش هانری لوفور، ترجمه ی حمید ندیمی، چاپدوم، تهران: انتشارات تیسا.
Join the discussion