نور جایگاه ارزشمندی را در معماری داراست. نحوه حضور آن در فضا و تغییرات آن بر کیفیت فضای معماری تاثیر بسزایی دارد. ایفای نقش چند سویه پدیدار ساختن، تعریف ساختار کالبدی-فضایی، کارا نمودن و نیز کیفیت بخشی به مکان آن را به یکی از بنیادی ترین عناصر غیرساختاری معماری بدل می سازد.

نور اولین شرط برای ادراک ما از طریق بینایی است. در تاریکی مطلق ما نه می توانیم فضا را ببینیم، نه استفاده کنیم و نه فرم و رنگ آن را درک کنیم. این مساله ضرورت فیزیکی نور در فضا را اثبات می کند اما علاوه بر این ضرورت باید به ابعاد روانشناختی آن هم بپردازیم. و چون نورهای استفاده شده نور طبیعی بوده اند، بنابراین شدت آن و کیفیت آن برحسب زمان روز، روز و سال و یا آب و هوا تغییر می کنند. با این تغییر نور، ادراک ما از فضا نیز دستخوش تغییر می شود. این خصوصیت نور را به زمان سنج طبیعی ای برای کاربران تبدیل می کرده است.

تاداو آندو می گوید: نور به تنهایی روشنایی نمی بخشد، باید تاریکی باشد تا نور، نور شود و با جلال و قدرت بدرخشد. تاریکی است که تلالو نور را می افروزد و قدرت نور را آشکار می سازد. تاریکی ذاتا بخشی از نور است. امروزه در حالی که همه چیز در نوری یکدست قرار می گیرد معمار به ایجاد رابطه ای دو سویه میان نور و تاریکی باور دارد. نوری که زیباییش در تاریکی همچون نگینی در دست است. نور معماری را نسبت به زندگی آگاه می کند و آن را با قدرت شکل می دهد.

لویی کان درباره اهمیت نور می گوید: از نظر هنر معماری هیچ فضایی واقعی نیست مگر آنکه از نور طبیعی برخوردار باشد.

نور در معماری ایرانی

در معماری سنتی ایرانی، بدلیل عدم وجود برق، نورپردازی فقط به روش های طبیعی صورت می گرفت اما این محدودیت سبب بی توجهی به آن نشد. بلکه معماران ایرانی از روش های خلاقانه ای بهره می بردند و از نور طبیعی به شیوه ی شایسته ای استفاده می کردند. بسیاری از مفاهیم معماری ایرانی از طریق حضور نور در فضا انتقال می یافت. بررسی در روش برخورد آنان با نور طبیعی سبب معرفی شیوه های برخورد معماران قدیم می شود و معرفی شگردهای آنان می تواند راهگشایی برای معماری معاصر ایران باشد.

عناصر نورگیر

عبارتند از : روزن، شباک، در و پنجره مشبک، جام خانه، هورنو، روشندان، فریز، گلجام، پالکانه، پاچنگ، تهرانی و یا کنترل کننده ها و تنظیم کننده های نور مانند رواق ها، ایوان ها و ساباط ها

بناها در معماری ایران شامل بازارها، مساجد، مدارس، حمام های عمومی، باغ های عمومی و فضاهای مسکونی از کوشک ها تا منازل، هرکدام به روش های مختلفی از نور طبیعی در فضاهای داخلی خود بهره می برند. این استفاده از عناصر نورگیر بر اساس نیازهای آنان، کاربری ها، اعتقادات و لزوم حفظ حریم خصوصی متفاوت است.

هندسه ی فضا

در طراحی نورپردازی در بناهای ایرانی دو مرحله وجود داشته است، اولین مرحله توجه به هندسه ی فضا بوده است. ابعاد و تناسبات فضاهای داخلی و خارجی، محل بازشوها و نورگیرها در این بخش قرار می گیرد. توجه به جهت ساختمان و تناسب عملکردها با آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.

جهت جنوب معمولا بهترین جهت برای روشنایی طبیعی است. ضلع جنوبی ساختمان نور مستقیم خورشید را در بیشترین ساعات روز و سال دریافت می کند. گرمای این نور در زمستان خوشایند ولی در تابستان نا خوشایند است. به همین دلیل در اکثر موارد هنگام استفاده از نور جنوب از ابزارهای کنترل نور خورشید برای کنترل خیرگی و گرمای ناخواسته استفاده می شد.

جهت مطلوب بعدی، جبهه شمال است. نور این جبهه، یکنواخت و سرد است و بنابراین در اقلیم های بسیار گرم به اقلیم های سرد برتری داشته است. بدترین جهت نیز شرق و غرب است. این دو جبهه تنها نیمی از روز نور مستقیم دارند و ارتفاع بسیار کم آن سبب خیرگی شدید و مشکلات سایه اندازی می شد. بناراین تا حد امکان از این دو جبهه دوری میشد و یا عملکردهای اصلی را در آنها قرار نمی دادند. در صورت عدم وجود جبهه جنوب و شمال و الزام به استفاده از جبهه شرق و غرب، ابزارهای کنترل نور در این جبهه ها مورد استفاده قرار می گرفت.

پلان مربع یا دایره امکان دریافت نور و حرارت را در فضاهای میانی به سختی ممکن می ساخت. بنابراین معماران ایرانی بیشتر به پلان های کشیده یا آزاد تمایل داشته اند. در اقلیم های گرم و خشک فضاهای داخلی به هم فشرده و دارای حداقل تماس با هوای خارج بودند. بنابراین یکی از راهکارها استفاده از حیاط های مرکزی کوچک یا پاسیو و آتریوم های مرکزی داخلی است که نور و هوای تازه را به عمق ساختمان هدایت می کند.

کنترل عمق و هندسه ی فضا بسته به نیاز آن به نور دارد. اگر فضایی نیاز به روشنایی کامل داشته باشد، عمق فضا باید کمتر از عمق نفوذ روشنایی باشد. بدین صورت با افزودن عوامل کنترل کننده نور مثل شیشه رنگی یا مشبک، می توان خیرگی را کنترل کرد ولی کل فضا روشن باشد. شکل سقف نیز اهمیت دارد که اگر سقف اتاق تاق و تویزه یا گنبدی شکل باشد، توزیع نور یکنواخت تر صورت می گیرد. در مقابل آن، در برخی عملکردها مانند مساجد که نیاز به تاریکی در برخی نقاط مانند نماد سازی و تقویت حس معنوی فضا دارد، عمق نفوذ نور کمتر از عمق فضا است. بدین شکل باریکه های نور وارد می شوند اما برخی نقاط فضا تاریک تا نیمه تاریک باقی می مانند.

جزییات

مرحله دوم طراحی جزییات روشنایی طبیعی است که شامل تعیین نوع، شکل، ابعاد و تناسبات ، جنس و رنگ شیشه، قاب نورگیر، رنگ و بافت سطوح داخلی و خارجی است. فضاهای داخلی با رنگ روشن نور را به عمق بیشتری در فضا پخش می کنند و در صورت نیاز به نور بیشتر سقف باید بیشترین ضریب انعکاس ممکن را داشته باشد.  نفوذ نور در فضا متناسب با ارتفاع پنجره افزایش می یابد بنابراین جهت کنترل نور، ارتفاع پنجره مد نظر قرار می گرفت. عمق مفید برای نور طبیعی برابر با 1.5 برابر ارتفاع راس پنجره است.

در شرایطی که بنا در بافت های پرتراکم قرار داشته، مانند اقلیم های گرم و خشک ، زاویای دید آسمان و نقاب آسمان فضای داخلی اهمیت بسیاری پیدا می کند تا به نور روز دسترسی مناسبی وجود داشته باشد. نور آسمان و انعکاس فضاهای داخلی اهمیت فراوانی پیدا می کنند.

عملکرد

راهکارهای عملی برای حضور نور کافی در فضاها بسته به عملکرد فضاها و نیازها متغیر است.

به عنوان مثال اصلی ترین منبع نور در بازارها، نورگیرهای سقفی بوده است. زاویه ی کلی این نورگیرها بسته به اقلیم محل انتخاب می شود. در برخی مناطق مانند بازارهای تبریز نورگیری بصورت مایل بوده و در برخی مناطق گرمسیر یا معتدل هوردانه یا هورنو می ساختند.

در مساجد نور علاوه بر جنبه ی عملکردی نمادی عرفانی و نشانه ای از حضور خداوند بوده است که اهمیت نور را بیشتر می ساز. عناصر مورد استفاده در مساجد شامل پنجره، شباک، روزن، هورنو، ایوان و رواق بوده است. ایوان و رواق نقش کنترل کننده و سایرین نقش تامین کننده نور داشته اند.

نور در فضای حمام ها نیز با نورگیرهایی در مرکز و یا دور تا دور سقف ها تامین می شدند. هورنوها و گلجان ها نیز در برخی فضاها مورد استفاده قرار می گیرد. نور در هر کدام از فضاها نقش های متفاوتی را ایفا می کرده است. گاهی مانند بازارها، کوچه ها و یا فضاهای عمومی سبب ایجاد حس سیالیت، حرکت، ریتم و تنوع می شد و یا مانند حمام ها نقش بهداشتی داشته است. در فضاهای عبادی معنویت و احساس حضور را افزایش می داد و در بناهای مسکونی مهمترین نقش اش، عملکردی و پیرایی فیزیکی بوده است.

در هر فضایی ممکن بود که برخی فضاها دسترسی مستقیم به نور روز نداشته باشند. مانند فضاهایی برای فعالیت هایی مانند استراحت یا عبور و مرور. نور آنها با استفاده از نورگیرهای سقفی و نورهای غیر مستقیم فضاهای مجاور بوده است. معمولا در این فضاها  میزان روشنایی کمتر از 100 لوکس در بیشتر ایام سال یا همان میزان مطلوب روشنایی است. اما نکته مهم در باب دسترسی به این فضاها این است که دسترسی بدانها از فضای باز، همیشه بوسیله فضای روشن واسط صورت می گیرد تا چشم امکان تطابق با تاریکی را به مرور پیدا کند.

منابع

هومانی راد، مرضیه؛ تمله، حسنی؛ طاهباز، منصوره؛ نور طبیعی و فضای معنوی در مسجد شیخ لطف الله اصفهان، نشریه هنرهای سنتی اسلامی، تابستان 1392، شماره 1، 43-60

بروایه، امیر؛ موسوی شاکر، سید هادی؛ ستایش زاده، احمد رضا؛ کاظم زاده رایف، محمد علی؛ میردریکوندی، صبا؛ بازشناسی تحلیلی نقش نور طبیعی در تعریف فضاهای عبادی مساجد تاریخی اصفهان، نمونه موردی: مسجد جمعه، مسجد شیخ لطف الله، مسجد سید؛ نشریه پژوهش های مرمت و معماری ایرانی اسلامی، پاییز 1399، سال سوم، شماره 8،1-17

حیار، سید حمزه، آزادی فر، ارسلان، مقایسه تطبیقی نور در معماری سنتی ایران و معماری معاصر در ابنیه مسکونی، کنفرانس پژوهش های معماری و شهرسازی اسلامی و تاریخی ایران

طبیبیان، سید حسام الدین؛ حبیب، فرح؛ گرگانی، سید امیر حسین؛ رویکردی تحلیلی بر کیفیت نور طبیعی در فضای گنبد خانه مسحد مدرسه سپهسالار، نشریه نقش جهان، زمستان 1398، سال نهم، شماره 4، 246-254

امینی بدر، فدرا؛ مختاباد امریی، مصطفی؛ ماجدی، حمید، تحلیل حضور نور در راسته و چهارسوق قیصریه بازار اصفهان، نشریه معماری و شهرسازی ایران، بهار و تابستان 1399، شماره 19، 5-24

کریمی، محمد؛ میرزا علی، محمد؛ بررسی نقش و کاربرد نور در اماکن عمومی معماری سنتی ایران، نشریه پژوهش های نوین علوم جغرافیایی، معماری و شهرسازی، پاییز 1396، سال اول، شماره 9، 17-30

طاهباز، منصوره؛ جلیلیان، شهربانو؛ موسوی، فاطمه؛ کاظم زاده، مرضیه؛ نور پردازی طبیعی در خانه های سنتی کاشان، نمونه موردی: خانه عامری ها؛ نشریه مطالعات معماری ایران، پاییز و زمستان 1392، شماره 4، صص87-108

بازار ایرانی
نورگیر های بازار های ایرانی
مسجد شیخ لطف الله
رقص نور در مسجد شیخ لطف الله